بغداد که منصور عباسی آن را بنا کرد و پایتخت خلافت عباسی گردید. پس از مدتی یکی از مهمترین شهرهای آن عصر شد و بخش هایی از آن نیز به محل اسکان شیعیان تبدیل گردید. از آن جمله می توان به محله کرخ و باب الطاق اشاره کرد. سفیران چهارگانه امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) در بغداد زندگی کردند و در همان جا هم دفن شدند.
پس از شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) و شروع عصر غیبت صغری با توجه به یکسری جهات امنیتی امام مهدی (علیه السلام) ترجیح دادند که مرکز سازمان وکالت از سامرا به بغداد منتقل شود. از این پس بود که در بغداد اوج دوران فعالیت سازمان وکالت تحقق یافت و در دوره ای که حدود 70 سال به طول انجامید، سفرای چهارگانه حضرت حجت (علیه السلام) ضمن اقامت در بغداد کار نظارت و رهبری سازمان در سایر نواحی را نیز عهده دار بودند.
انتقال مرکز فرماندهی امامت
اولین سفیر امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) پس از شهادت امام حسن عسگری (علیه السلام) مدت کمی در سامرا زندگی کرد و سپس به بغداد رفت. وی این مدت کوتاه را در سامرا صرف رسیدگی به مشکلاتی کرد که بر اثر ادعای کاذب جعفر(عموی امام زمان) به وجود آمده بود. با این که در این دوره سامرا پایتخت عباسیان بود ولی با اشاره امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) وی مرکز فعالیت های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بزرگان شیعه را از سامرا به بغداد منتقل کرد.
در این شهر است که کمک های شیعیان به سوی عثمان بن سعید روان می گردد و توقیعات از طریق وی صادر می شود. گویا اولین گروه شیعی که از انتقال مرکز سازمان وکالت از سامرا به بغداد آگاه شدند. همان گروهی اند که از قم پس از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام)، طبق معمول گذشته، برای تحویل وجوه شرعی و نامه ها به سامرا آمدند. طبق گزارش ایشان پس از آن که سردرگمی را پشت سر می گذارند و به دیدار حضرت قائم(علیه السلام) نائل می شوند. امام می فرمایند که بعد از این مالى به سامراء برده نشود و حضرت فردى را در بغداد نصب مىکند که اموال را دریافت کند و توقیعات از طریق او منتقل شود.
چرا بغداد
دلیل انتخاب بغداد این بود که در آن شهر با وجود عظمت و انبوهی جمعیت، تشکیلات و سازمان سفرا تا اندازه ای از دید حکومت و طبقه اشراف پایتخت نشین که در خدمت خلافت بودند به دور باشد. به همین دلیل سفیر اول محله کرخ (مرکز شیعیان) بغداد را مرکز رهبری شیعیان قرار داد. گرچه در بغداد امنیت کافی و واقعی نبود ولی اندکی آزادی نسبی وجود داشت و گرنه سیاست طرد شیعیان از صحنه های اجتماعی و اقتصادی و سخت گیری به معنای عام در بغداد و سامرا فرقی نمی کرد.
مهمترین شاهد و سند دوره طلایی عمر بغداد به عنوان مرکز استقرار دفتر وکالت در عصر غیبت صغری، قبور مطهر نواب اربعه حضرت حجت (علیه السلام) در این شهر است که هم چنان یادآور دوران فعالیت وسیع، ولی سری این مردان الهی، به همراه دیگر اعضاء این سازمان در منطقه مهمی همچون بغداد است
سیاست های استراتژیک
عده ای از وکلا در مراتبی از تشکیلات در بغداد و سایر شهرهای عراق تحت نظر عثمان بن سعید(سفیر اول) به فعالیت پرداختند. احمد بن اسحاق اشعری و محمد بن احمد بن جعفر قطان نیز از جمله دستیاران او بودند. احمد بن اسحاق در آغاز وکیل امام حسن عسکری (علیه السّلام) در اوقاف قم بود ولی چون وجود وی در بغداد مورد نیاز بود، عثمان او را به آن شهر فراخواند. و احمد فعالیت خویش را تا دوران نایب دوم در عراق ادامه داد. به نظر می رسد سفیر امام به این وسیله با تقسیم وظایف و عدم تمرکز کارها نزد خود علاوه بر تسهیل در امور، باعث می شد حساسیت جاسوسان حکومتی نیز برانگیخته نشود.
در عصر سفیر دوم(محمد بن عثمان بن سعید) بغداد یکی از فعال ترین دوره ها را در تاریخ سازمان وکالت پشت سر گذاشت. به گفته شیخ طوسی ده نفر زیر نظر سفیر دوم در بغداد فعالیت می کردند تا امور سازمان را اداره کنند. این در حالی بود که پدر(سفیر اول) با سه دستیار امور را اداره می کرد. ظاهرا وکلای سفیر اول نیز در فهرست این ده نفر حضور داشتند هر چند شیخ طوسی نامی از ایشان نمی برده. حسین بن روح نوبختی(سفیر سوم) یکی از این وکلای ده گانه بر شمرده شده است.
در دوران معتضد عباسی وکلای نواحی دور دست همچون قم از طریق تاجرانی که اطلاعی از رابطه سفیر دوم و وکلای این نواحی نداشتند، پول و کالا برای سفیر می فرستادند و تجار نیز به تصور این که این ارتباط تجاری است کالاها و اموال را به بغداد آورده تحویل می دادند. برای رعایت پنهان کاری حتی گاهی ارتباط سفیر دوم با وکلای بغداد نیز در بعضی از خرابه های بغداد انجام می پذیرفت.
مدعیان دورغین سفارت
بغداد از آن رو که محل استقرار سفرای چهارگانه بود، به محلی برای بروز معارضان ایشان نیز تبدیل شده بود. در عصر نخستین سفیر دو تن از مدعیان سفارت در بغداد هم عرض با سفیر اول ادعای ارتباط با امام (علیه السلام) داشتند. ولی بروز خوارق عادات به دست سفیر و همین طور سابقه تایید امام حسن عسکری(علیه السلام) نسبت به وی و حسن سابقه او نزد شیعه موجب ابطال این دعاوی شد. در عصر دومین سفیر نیز عده ای به معارضه با ایشان برخاستند. در بغداد یکی از معروف ترین وکلای امام دهم و یازدهم(علیهماالسلام) به نام "بلالی" به معارضه با سفیر دوم پرداخت و محمد بن عثمان ضمن اقداماتی کذب وی را بر شیعیان آشکار کرد.
نفوذهای هوشمندانه
پس از آن که دوران بلند سفارت محمد بن عثمان در سال 305 ق به پایان رسید، وی در آخرین روزها و لحظات زندگی در جمع تعدادی از وکلای برجسته بغداد، یکی از دستیاران خود به نام حسین بن روح نوبختی را به جانشینی نصب نمود. وی هر چند در بین وکلا نزدیک ترین فرد به سفیر دوم نبود ولی ویژگی های منحصر به فردی داشت. شواهدی وجود دارد که سایر وکلای بغداد پس از درگذشت سفیر دوم فعالیت خود را هم چنان زیر نظر حسین بن روح ادامه دادند.
بغداد که پایتخت خلافت عباسی گردید پس از مدتی یکی از مهمترین شهرهای آن عصر شد و بخش هایی از آن نیز به محل اسکان شیعیان تبدیل گردید. سفیران چهارگانه امام مهدی (عج) در بغداد زندگی کردند و در همان جا هم دفن شدند
حسین بن روح به خاندان نوبخت منسوب بود که از روزگار منصور در دستگاه عباسیان نفوذ داشتند وی در دوران خلافت مقتدر نیز از احترام ویژه ای برخودار بود و حتی مدت زمانی مسئول املاک خاصه خلیفه بوده است. البته ارتباط وی با دستگاه خلافت با تغییر وزراء دگرگون می شد. زیرا با وجود آن که خلیفه با او مخالفتی نداشت ولی با تغییراتی که در اوضاع سیاسی بغداد صورت می گرفت زندگی سفیر سوم نیز با فراز و نشیب مواجه می شد. حتی ابن روح برای چند سال در زندان عباسی به سر برد. در طول این چند سال امور سازمان به وسیله برخی از دستیاران وی اداره می شد. ایشان پس از آزادی از زندان دوباره به موقعیت ممتازی در بغداد دست یافت و بزرگان شهر به منزل او رفت و آمد داشتند.
پایان عمر طلایی یک شهر
در سال 326ق ابن روح در گذشت و رهبری سازمان وکالت به امر امام (علیه السلام) به علی بن محمد سمری سپرده شد. با توجه به کوتاهی دوران نیابت سمری، وی نباید تغییرات عمده ای در کار سازمان وکالت داده باشد. با رحلت سمری در 15 شعبان 329 ق دوره مرکزیت بغداد به عنوان مقر فرماندهی و مدیریت سازمان وکالت نیز به پایان رسید. اکنون مهمترین شاهد و سند دوره طلایی عمر بغداد به عنوان مرکز استقرار دفتر وکالت در عصر غیبت صغری، قبور مطهر نواب اربعه حضرت حجت(علیه السلام) در این شهر است که همچنان یادآور دوران فعالیت وسیع، ولی سری این مردان الهی، به همراه دیگر اعضاء این سازمان در منطقه مهمی همچون بغداد است.
این قبور متبرکه هنوز از اهمیت ویژه ای در بغداد برای شیعیان برخوردار است و بمب گذاری هایی که در اطراف این اماکن در سال های اخیر صورت گرفته است، گواه روشنی بر این موضوع است.
منابع:
عصر شیعه، علامه کورانی.
سازمان وکالت، محمد رضا جباری.
پژوهشی پیرامون زندگی سیاسی و فرهنگی نواب اربعه، دکتر سید حسن موسوی و دکتر نورالله کسائی(مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران)